شنبه ۱۶ دی ۰۲ | ۰۸:۱۰ ۱ بازديد
عَیّوقی از سرایندگان اوایل سدهٔ پنجم هجری قمری. و سرایندهٔ مثنوی ورقه و گلشاه است. از زندگی او اطلاعات زیادی در دست نیست. او مثنوی خود را به نام سلطان محمود کرده و از آنجا که این سلطان را با کنیهٔ «ابوالقاسم» و لقب «سلطان غازی» یاد کرده، بیتردید منظور سلطان محمود غزنوی بودهاست. بنا بر گفتهٔ احمد آتش، عیوقی در نوبهاری، ورقه و گلشاه را سروده و بهعنوان عیدانه به سلطان محمود پیشکش کردهاست. صفا هم به همین دلایل، سلطان غازی را محمود میداند و بر این باور است که واژگان، مفردات و عبارات مثنوی این حدس را تقویت میکند.
عَیّوقی بهخاطر سرودن منظومهٔ عشقی وَرْقه و گُلشاه معروف است ولی از چندوچون زندگی او آگاهی زیادی در دست نیست. او مثنوی دیگری در بحر رمل مسدس و قصایدی نیز داشتهاست. عیوقی در بخشی از منظومه ورقه و گلشاه به ناکامی عشقی خود نیز اشارهای دارد و از روزگار خود و «نامردمی» برخی افراد که مانع خوشبختی او شدهاند گلایه میکند.
چو از شعر فارغ شد آمد بپای
بغرید چون رعد نالان ز جای
بنزد پدر رفت گفت ای پدر
پسر رفت و عمر پسر شد بسر
مراین درد را چاره کن، زودباش!
وگرنه شدم من، تو بدرود باش!
پدر گفت ای نازش جان باب
نگر سر نتابی ز فرمان باب